امروز روز دوم کارآموزی بود
راستش کارا اصلا خوب پیش نمیره
همش دارم فکر میکنم وقتی رو که توی سالن سوییچ به بطالت و با دیدن تعمیرات قطعات و یا حداکثر کارت مشترک و سیم و کابل و ... دارم تلف میکنم میتونم روی پروژم بزارم.
خدا کنه این رییسه شنبه با پیچوندن بقیه ی کارآموزیم موافقت کنه
مهدی داره به شکل فجیعی رو پروژه کار میکنه. فردا هم قراره از صبح بریم دنبال کارای پروژه و ... اول قراره بریم دانشگاه ببینیم نمره ی فیلتر و مخابرات سیار اومده یا نه؟ بعدش بریم جمهوری دنبال کلاس fpga و بعدشم بریم انقلاب چندتا کتاب بخریم.
در دلم آرزوی آمدنت میمیرد
رفته اینک اما
باز بر میگردی؟
چه تمنای محالی دارم
خنده ام میگیرد!
بههههههههههههههههه..
میبینم که بازم من..
خوب به سلامتی..چه دل و جراتی داری تو بابا..
موفق باشی..
من سال ۳ حالا حالا ها مونده برسم به شما..
من اصن جلب نیستما..
فقط جالبم..(نیش)
آها..!!!!
اومدم یه چیزی بگم..
همین دیگه..
میخواستم همین رو بگم..
نه بابا...
جلب چیه...
اینجا که من درس میخونم ۹۸ درصد مشهدین..
اصنم جلب نیستن فقط بی ادبن..
بی منطقن..
بیشعورن..
حالا این پرژه که میگی چیه؟؟!!!..
اگه شامه که منم هستم..
سلام ایمان جان. انقدر سخت نگیر....همه ی این روزا میگذره فقط یه کم صبر داشته باش انشالله ترم دیگه راحت میشی. هیچ کس تنهائیم را حس نکرد// لحظه ی ویرانیم را حس نکرد// آن که سامان غزلهایم از اوست// بی سر و سامانیم را حس نکرد (گریه)
راستی ایمان این کامنتای بی نام مال خودته؟؟؟؟؟؟؟؟؟